تقسیمبندی موسیقی
موسیقی به روشهای بسیاری تقسیمبندی میشود.
بر اساس دورهٔ هنری پیدایش
بر اساس ساختار آوا شناسی
- کوانتو تونیک (موسیقی دارای نتهای جداگانه مشخص با فاصله موسیقیایی)
- استریم تونیک (موسیقی بدون فواصل - موسیقی دارای نتهای پیوسته)
بر اساس ساختار گامها
بر اساس تعداد نتها در گام:
- پنتاتونیک یا پنج صدایی (مانند موسیقی ژاپن)
- مونوتونیک یا تک صدایی (مانند برخی سازهای تکنت همچون برخی شیپورهای نظامی و یا سوتسوتک)
- هگزاتونیک
از دیدگاه ضرباهنگ
- موسیقی بیضرب - آن است که دارای وزنی آشکار نباشد که نمونهٔ آن برخی آوازهای موسیقی ایرانی هستند.
- موسیقی آهنگین یا رِنگ (Rhythmic) به موسیقیهایی گفته میشود که دارای وزن باشد مانند آهنگهایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش درآمد، مارش و غیره.
- لارگو (خیلی آرام و آهسته)
- آداجیو (آهسته)
- پرستو (خیلی تند)
- آلگرو (تند)
- آندانته (معمولی)
- آلگرتو
از دیدگاه ناحیه پیدایش
- موسیقی بومی
- موسیقی نواحی
- موسیقی شرقی
- موسیقی غربی
- موسیقی ایرانی
- موسیقی عربی
- موسیقی فلامنکو
- موسیقی کانتری
(و بسیاری نواحی دیگر)
از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی
- موسیقی مذهبی
- موسیقی آیینی (به عنوان مثال موسیقی عرفانی و یا موسیقی صوفی گری موسیقی عروسی و یا عزا)
- موسیقی پاپ
- موسیقی راک
- موسیقی رپ
- موسیقی کودک
- نوحه خوانی
- تواشیح
از لحاظ اولویت کلام یا ساز
از دیدگاه کاربردی
- موسیقی درمانی مانند موسیقی زار جنوب ایران و یا موسیقیهای مخصوص آرامش و مدیتیشن
- موسیقی رقص
- موسیقی فیلم
- موسیقی نظامی (مارشه)
از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی
- موسیقی تک سازی (Solo)
- موسیقی سمفونیک
- موسیقی اپرا
- دو نوازی (دوئت)
- سه نوازی (تریو)
- چهارنوازی (کوارتت)
- موسیقی تلفیقی (فیوژن)
- موسیقی ضربی
- موسیقی آرشهای (مانند کوارتت زهی، گروه سازهای بادی)
- موسیقی آوایی (وکال) - مانند آثار ارکستر آوازی تهران و یا گروه کر کلسیا
بر پایه فرم موسیقی
- سونات
- سمفونی
- پرلود (پبش درآمد)
- مینوئت
- پیشنوا (اُورتور)
- کنسرتو
- لایتموتیف یا نغمه معرف (leitmotiv به معنی نغمهٔ راهبر یا شاخص)
بر اساس دستگاه یا مقام که برای موسیقی سنتی ایرانی هفت دستگاه به همراه ۵ آواز برمیشمارند مانند دستگاه ماهور، دستگاه شور، آواز بیات ترک. هر دستگاه میتواند تعدادی «گوشه» داشته باشد. همچنین در موسیقی ایرانی ۱۲ مقام برشمردهاند مانند مقام راست، زیر، اصفهان، حجاز.
آلات موسیقی بادی
نی
نی از قدیمیترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جنس نی بوده که دارای هفت بند و شش گرهاست. نی از دسته سازهای محلی است و تقریباً در تمام نقاط ایران معمول و رایج است
سرنا
سرنا ساز دیگری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تمام نقاط ایران معمول است و شامل سرنای بختیاری و آذربایجانی و خراسانی است. در ایران این ساز به همراه دهل و یا نقاره نواخته میشود. لازم است ذکر شود که نواختن این ساز در نقاط مختلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مختلف انجام میشود. درلرستان و کردستان با نواختن دهل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهند و در شمال به همراهی طناب بازها سرنا نواخته میشود و در آذربایجان غربی، روستائیان در عروسیها حین رقص چوبی، سرنا مینوازند.
کرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مختلف ایران به شکلهای متفاوت ساخته و اجرا میشود. مهمترین کرناها، کرنای شمال، گیلان و کرنای مشهد و بختیاری است. این ساز بیشتر در فارس و چهار محال و گیلان مورد استعمال قرار میگیرد.
نی انبان
نی انبان بیشتر در جنوب ایران مورد استفاده قرار میگیرد و در بعضی نقاط ایران آن را " خیک نای " نیز مینامند.
آلات موسیقی زهی کششی و زخمهای
کمانچه
یکی از قدیمیترین سازهای زهی، کمانچه است که اولین شکل ویولون امروزی است. این ساز نقش تک نواز و همنواز، هر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواختن آن متداول است و بیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد. این ساز در مناطق مختلف ایران دارای اشکال و فونکسیون گوناگونی است. به عنوان نمونه کمانچه ترکمنی کوچکتر و یک سیم کمتر دارد. امروزه این ساز در گستره آلتو هم مورد استفاده است. از سازهای دیگر میتوان از قیچک نام برد که قژک هم مینامند. این ساز امروزه در گستره باس هم ساخته و نواخته میشود. در این دسته میتوان از چند ساز گمشده در طول تاریخ هم نام برد: دلربا و رباب زهی
بربط
بربط: سازی ایرانی از خانواده سازهای رشتهای مفید که به آن " العود یا لوت " نیز میگویند. ساختمان این ساز شبیه گلابی است که از درازا به دو نیم شدهاست. دارای کاسهای بزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست. ابعاد ذکر شده از بربت در کتب قدیم با عود امروزی تفاوت داشته است.
رباب
رباب: این ساز زهی است از چهار قسمت شامل شکم خربزه مانند، سینه، دسته و سر تشکیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخته میشود و مضراب رباب از پر مرغ ساخته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بیشتر در نواحی بلوچستان معمول است و همچنین در نواحی سیستان نیز نواخته میشود.
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شکم چند قسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گروه سازها، سه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در ترکمن صحرا و نواحی خراسان بسیار معمول میباشد. سازهای گلابی شکل در طول تاریخ دچار تکامل و تغییر شده است. این تغییر از ساختمان اصلی دوتار؛ در ابعاد گوناگون شروع شده و به سازهای امروزی رسیده است.
گیتار
گیتار: یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و… و به دستههای گیتار کلاسیک، گیتار آکوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد.
آلات موسیقی ضربی
از سازهای ضربی معروف ایرانی دهل و تنبک و نقاره در ابعاد و شکلها و کاربردهای گوناگون و دایره ودف و دهلک و کسسر و . . . میباشند.
دهل
دهل: این ساز از استوانه کوتاهی از جنس چوب که قطر دایره آن حدود یک متر و ارتفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر است تشکیل شده و بر دو سطح دایرهای شکل آن پوست کشیده شدهاست. مضرابش دو چوب یکی به شکل عصا و دیگری ترکهای نازک میباشد. دهل سازی کاملاً محلی و بیشتر همراهی کننده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کردستان و خراسان بیش از سایر جاها مورد استفاده قرار میگیرد.
دایره
دایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تشکیل گردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پوست کشیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگشتان هر دو دست مینوازند. سازی است همراهی کننده با سایر سازها. دایره در حال حاضر در مناطق مختلف ایران مورد استفاده قرا میگیرد مثل خراسان شمالی کرمانجها و آذربایجان و سلیر مناطق. این ساز در موسیقی شهری نیز کاربرد دارد. در بعضی از مناطق ایران اشکال غیر گرد نیز موجود است. دایره شش و هشت گوش خراسان جنوبی.
طبل
طبل: یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکتر از دهل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عزاداری در اکثر مناطق ایران مینوازند. میتوان گفت این ساز حداکثر ۱۰۰ سال است که در مراسم عزاداری مرسوم شده و جای دهل را گرفته است و در مناطق غیر شهری ایران کمتر معمول است.
تنبک
تنبک: سازی است از پوست و چوب (معمولا گردو) و از دو قسمت گلویی و استوانهای تشکیل یافته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گشاد دارد باز میباشد. تکنیک نواختن این ساز با دو دست و انگشتان به گونهای است که آن را جزو پر تکنیکترین سازهای کوبهای قرار داده است.
آلات موسیق زهی کوبهای
ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تقسیمبندی قرار میگیرد سنتور است. این ساز شامل جعبهای ذوزنقهای است و از هفتاد و دو رشته سیم سفید و زرد تشکیل یافتهاست.
سنتور اساساً سازی است که قابلیت تکنوازی و همنوازی را داراست و نواختن آن در تمام استانهای ایران متداول است.
این یک نظر آزمایشی است.